م. میشمست
کاربرد گچ و آهک به عنوان موادی فرهنگی که پس از مرحلهی پخت، توسط انسان استفاده شده است قدمتی بسیار طولانی دارد، به عنوان مثال میتوان به شناسایی آهک همچون مادهی چسباننده در ابزار سنگی در فرهنگ ناتوفیان (Natufian calture) در حدود دوازده هزار سال پیش از میلاد یا مجسمههای گچی در عین غزال (Ain Ghazal) با قدمتی حدود شش هزار سال پیش از میلاد اشاره کرد. حضور این مواد در آثار و محوطهی تاریخی-باستانشناسی ایران نیز نیازی به تکرار ندارد. نکتهی پراهمیت تفاوت زیاد در شکل کاربری این مواد در آثار تاریخی است. گاهی حضور این مواد همچون اشیاء تزئینی است و زمانی چون اجزاء و مصالح معماری دیده میشوند که در نتیجه ارزشهای متفاوتی پیدا میکنند. توجه به این ارزشها زمانی اهمیت پیدا میکند که فردی قصد برخورد با این مواد را از نگاه مرمتگرانه یا باستانسنجانه داشته باشد. به عنوان مثال عموما تفاوت مرمتی بزرگی در برخورد با اجزاء یک سردیس گچی دورهی ساسانی و یا اندودی گچی همزمان با آن وجود دارد! این صفحه از وبلاگ سوشیانت میکوشد با ذکر مثالهای مختلف، برخوردهای متفاوت مرمتی با این دو ساختار مادی-فرهنگی را در بستر معنایی نگهداشت و مرمت آثار تاریخی نشان دهد. از این رو تلاش خواهد کرد با کمک کاربران، شیوههای مختلف برخورد با این مواد را به بحث و گفتگو گذاشته، تا با هماندیشی با مخاطبان و نقد سازنده توسط آنان، راهی برای برخورد حفاظتی و مرمتی بهتر با گچ و آهک در آثار تاریخی-فرهنگی پیدا کند. تاکید بیشتر بر آثار موجود در محدودهی جغرافیایی ایران خواهد بود؛ در نوشته های آینده، نگاه به ساختار مادی این دو ترکیب و بحث و تبادل نظر پیرامون آنها زبان مشترکی ایجاد خواهد کرد تا امکان گفتگوهای پیشرونده در آینده ممکن باشد. سپس در راستای هدف حفاظتی-مرمتی سوشیانت، استفاده از تجربهها و مثالهای عملی مخاطبان یا نقد و بررسی مقالهها یا کتابهای مربوطه هموارگر این راه خواهد بود.