حفاظت و مرمت دیوارنگارهای در ازاره بخش جنوبی طبقه ششم عمارت عالی قاپوی اصفهان
پایاننامهی کارشناسی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز (دانشکدهی هنرهای کاربردی)، 1395
استاد راهنما: یاسر حمزوی
استاد مشاور: محسن ملک احمدی
دیوارنگارهی تصویری ازارهی واقع در طبقهی ششم عالیقاپو، به دلیل پنهان بودن در زیر لایهی گچ مربوط به دوره قاجار و آشکارسازی آن، شرایط نامناسب حفاظت و عدم بازبینیها متحمل آسیبهای بسیاری در سطح بستر و بخش وسیعی از لایهی رنگ شده بود که در گذر زمان با تأثیر عوامل محیطی و عدم برخورد صحیح حفاظتگران در مرز کامل نابودی به سر میبرد که تنها با نفوذِ بستِ رنگ در آن بخشی از تصویر نمایان بوده، به طوری که دریافت کامل تصویر غیر ممکن و بخش باقیمانده نیز از استحکام چندانی برخوردار نبوده و دارای حساسیت بالایی بود. نقاشی دیواری به عنوان بخشی از تزیینات معماری با کارکرد زیباییشناسانه همیشه مستلزم نوع و روشی خاص برای درمان بوده و به الطبع این دیدگاه به این دسته از آثار آسیبدیده و لطمهپذیر در عالیقاپو، نیازمند نوعی نگرش و برخوردی متفاوت جهت بازنمایی ویژگیهای منحصربفردشان است. براین اساس در این پژوهش بادنبال نمودن اهدافی که بر پایهی شناسایی معیارهای حفاظت از دیوارنگارههایی که بخش زیادی از لایه رنگ در آنها از بین رفته و فقط پرکننده لایه تدارکاتی باقی مانده است نسبت به دیگر دیوارنگارهها، و با نظر به اینکه دستیابی به خوانش اینگونه آثار ارزشمند، نه تنها مستلزم شناخت دقیق آن با اتکا به مطالعات تطبیقی است بلکه ویژگیهای منحصر بفرد این گونه خاص از آثار از نظر میزان و نوع آسیب باعث میشود نگاهی شایستهتر و برخوردی آگاهانهتر به موضوع داشته و با دقت و ریزبینی موشکافانهتری عملیات حفاظت را طی نموده و راهکار مناسب عرضه گردد و با استفاده از معیارهای موجود موزونسازی رنگی دیوارنگارههای تاریخی، بدون توجه به نوع و میزان آسیبهای وارده به اثر (مانند از بین رفتن لایه رنگ)، مرمت آن مورد توجه قرار میگیرد.
پس با شناخت جنبههای گوناگون تاریخی، هنری و فرهنگی و نیز مطالعات فنی و تکنیکی اثر، به منظور درک بهتر، اقدام به حفاظت از اثر نموده و در این راستا بعد از مراحل اولیه مستندنگاری و آسیبنگاری، به ردیابی بخشهای باقیمانده از اثر بر روی سلفون شیشهای پرداخته و در هر مرحله حفاظت و مرمت بعد از پاکسازی و بازسازی در صورتی که بخشی از تصویر قابل ردیابی بود به طرح اولیه اضافه گردید و مستندنگاری شد. در ادامه با نگرش تحلیلی بر آثار مشابه برجای مانده و توجه به روش برخورد مرمتی و نتایج حاصل از آنها از منظر یک مخاطب که اصلیترین دریافتکنندهی پیام آن خواهد بود، جهت دستبابی به تصویر مخدوش شده در پس آسیبها اقدام به بازسازی بخشی از کمبودها نموده و در نهایت موزونسازی با استفاده از رنگهای مجاور که به تناسب بخشهای کمبود شامل روش هاشورزنی عمودی، پرداز و لعاب آبرنگی روشن است، استفاده گردید و در مواجه با اشکالی چون صورت پیکره که تاحدودی درک بهتری از اثر به مخاطب خواهند داد و به خوانش اثر توسط مخاطب کمک مینمایند، محدودهی دخالت را کمی تغییر داده تا نتایجی مثبت ارائه گردید. موزونسازی این دیوارنگاره برپایه سه رنگ قرمز-نارنجی، نارنجی، زرد نارنجی که سه رنگ همجوار هستند، صورت گرفته و به واسطه رنگهای چرک موجود در دیوارنگاره برای هماهنگی و پختگی رنگها از رنگ سبز، سیاه و سفید به میزان بسیار اندک استفاده شد. نکته قابل توجه در این دیوارنگاره اختلاف بوجود آمده در سبک نقاشی است که دیگر ویژگیهای اصلی یک نقاشی دیواری دورهی صفوی را دارا نیست، و این دیدگاه میتواند موجب تغییر نوع برخورد و انتخاب شیوه موزونسازی گردد.
بهاشتراکگذارنده: