مجید زمانیان
مقایسهی کاربرد دیسپرسیون نانوذرات کلسیم هیدروکسید در الکل با روش شیرآهک در استحکامبخشی آثار سنگ آهکی
پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر اصفهان (دانشکدهی حفاظت و مرمت)، 1388
استاد راهنما: عباس عابد اصفهانی; سعید حصارکی
استاد مشاور: حسام اصلانی; سیدمحمدامین امامی
آنچه فرهنگ و تمدن دنیای باستان را به ما معرفی میکند، آثار سنگی بهجای مانده از آن دوران است. و دراین میان، آثار سنگآهکی تختجمشید و پاسارگاد، در دنیا بینظیر است. سنگآهکهای سفید بهکار رفته در پاسارگاد، متعلق به معدن سیوند و عمده سنگهای بهکاررفته در تختجمشید را سنگآهکهای دو معدن مجدآباد و رحمت تشکیل میدهد. علت استفاده از سنگآهک در ساخت آثار حجیم تاریخی، سختی نسبتاً کم این سنگ برای تراش و فرمدهی بودهاست و بنابراین، بسیار آسیبپذیر هستند و عوامل مختلفی باعث زوال و تخریب این آثار میشود. بههمین علت، برای حفظ این آثار از عوامل مخرب، بایستی از مواد استحکام بخش استفاده کرد. بهطورکلی، مواد استحکامبخش باید دارای مشخصات خاصی باشند. با توجه به این خصوصیات، تا بحال مواد گوناگونی برای استحکامبخشی سنگ بهکار رفته است. روش رایج استحکامبخشی این آثار در ایران، استفاده از آبآهک به روش ولز است و روش جدیدی که در دنیا مطرح شده، استفاده از نانوذرات کلسیمهیدروکسید دیسپرس در ایزوپروپانل میباشد. تفاوت این دو ماده، در اندازه ذرات و مایع دیسپرسیون است. جهت بررسی تاثیر این دو ماده بر استحکامبخشی سه نمونه سنگ مذکور و مقایسهی آندو با یکدیگر، مشاهده عمق نفوذ مواد استحکامبخش و بررسی تاثیر آنها بر بافت سنگ توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی و اندازهگیری درصد جذب آب، درصد پوکی و درصد تخلخل نمونههای استحکامبخشی شده و مقایسه نتایج آنها با نتایج نمونههای درمان نشده، قابل انجام است. استحکامبخشی با دیسپرسیون الکلی نانوذرات کلسیمهیدروکسید، نسبت به آبآهک مناسبتر است. چراکه آبآهک، بهعلت داشتن مقدار زیاد آب، سبب تخریب بافت دو نمونه سنگ مجدآباد و رحمت که دارای کانیهای حساس به آب هستند، میشود. اما بهطورکلی، دیسپرسیون الکلی نانوذرات کلسیمهیدروکسید، بهعلت عمقنفوذ کم، یک استحکامبخش سطحی است که بهعلت داشتن خواص فیزیکوشیمیایی یکسان با سنگآهک و درنتیجه، شرایط تخریب مشابه، بایستی بهصورت دورهای مورد استفاده قرار گیرد.