نارینقلعهی میبد؛ بررسی ساختار کالبدی کهندژ بهعنوان هستهی اصلی شهر تاریخی
دو فصلنامهی تخصصی دانش مرمت و میراث فرهنگی، دورهی جدید، سال دوم، شمارهی 4، پاییز و زمستان 1393
نارینقلعهها یا کهندژها بهعنوان اولین هستههای زیست-دفاعی، دارای هویت مستقل و منفردی بودند که به مرور زمان گسترش یافته و با عناصر دیگری چون شارستان و رَبَض گره خورده و مورد بحث قرار میگیرند. با مطالعهی شهرهای دارای کهندژ نتایج جالب توجهی بهدست آمده که طرح کلی واحدی را برای آنها مطرح میکند که با همان مفهوم به سرزمینهای دیگر نیز کشیده شده است. آخرین کاوشهای باستانشناسی نارینقلعهی میبد پیشینهی سکونت در منطقه را به تاریخ اواخر هزارهی چهارم تا اواسط هزاره سوم ق.م میرساند که این یافتهها تا کنون کهنترین نشانههای استقرار در استان یزد هستند. با یافت شدن سفالهای متعلق به عصر آهن و دورهی ماد در قلعه، استمرار استقرار تا این دوره پیشبینی میشود؛ لذا میتوان نارینقلعه را یک دژ مادی بهحساب آورد که در دورهی ساسانی متحول شده و گسترش یافته است و بار دیگر در دورهی آل مظفر با قدرت به حیات خود ادامه داده و با حملهی تیمور سقوط کرده و دیگر اهمیت خود را نتوانسته بهدست آورد. این شهر با در برگرفتن تمامی عناصری که یک شهر تاریخی را شکل میدهد، یک الگوی زنده از ساخت شهرهای کهن ایران ارائه مینماید که در این میان نارینقلعه بهعنوان کهندژ همچنان بر پهنهی این شهر خودنمایی میکند. حتی پس از تخریبهایی که در سال ۱۳۴۰هـ.ش و پس از آن صورت گرفت؛ هنوز هم بیانگر عناصر مختلف یک قلعهی تاریخی و هستهی اولیه شهر میبد است. در این مقاله به بررسی اجمالی ساختار شهر میبد و شناخت اجزای کالبدی نارینقلعه در راستای معرفی و شناخت یک کهندژ تاریخی پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق حضور در محل، مشاهدهی میدانی، عکسبرداری و رولوه بنا به علاوه بررسی منابع کتابخانهای و مصاحبه گردآوری شدهاند.
زیرشاخه: تاریخ هنر و معماری و باستانشناسی، دورهی اسلامی
دریافت مقاله: دوفصلنامهی دانش مرمت و میراث فرهنگی